به گزارش خبرگزاری فارس از بندرعباس، "سنگ کن شرقی" در ضلع غربی فرودگاه بندرعباس قراردارد و علی رغم این که برخی از ساکنین و حتی اجدادشان ازیک قرن قبل هم دراین منطقه زندگی کردهاند، اماهمچنان مشخص نیست که "سنگ کن شرقی" جزو محدوده شهربندرعباس است، یا روستاست.
این موضوع همچنان باعث نگرانی ساکنان شده است و عنوان میکنند که آنها از بسیاری امکانات شهری محرومند و در دستگاههای اجرایی به آنها گفته میشود که جزو شهر نیستند، ولی در ایام انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا کاندیداها به این منطقه مراجعه و تبلیغات میکنند و وعده رفع مشکلات را میدهند، پس از انتخابات هم وعدهها به فراموشی سپرده میشود؛ گر چه مردم در انتخابات شوراهای شهر شرکت میکنند و به کاندیداها رای میدهند که این موضوع نشان میدهد علیالقائده این منطقه بایستی در حوزه شهر باشد.
ساکنان میگویند تکلیفمان مشخص نیست، اگر سنگ کن در محدوده شهر قرار ندارد، پس چرا کاندیداهای شورای شهر به اینجا میآیند؟ اگر هم این محله روستا محسوب میشود که بایستی انتخابات شورای اسلامی روستا در آن برگزار شود و دهیاری داشته باشیم، بالاخره تکلیف ما را مشخص کنند که بقول معروف مرغیم یا شترمرغ؟ چطور محلات بعد از پلیس راه جزو محدوده شهری است، اما چندکیلومتر پس از آن به سمت مرکز شهر جزو محدوده شهر نیست؟ زمانی که برای دریافت خدمات دولتی به ادارات و سازمانها مراجعه میکنیم، برخی از آنها از ارائه خدمات به دلیل این که سنگکن شرقی در محدوده شهری قرار ندارد، طفره میروند، به نظر میرسد بایستی شهرداری و راه و شهرسازی تکلیف این محله را روشن کنند تا مردم از بلاتکلیفی نجات یابند گرچه که پیگیریهای چندسال اخیر هم گرهگشا نبوده است.
*لوله آب شرب در فاضلاب
در ضلع شرقی بلوار خلیجفارس دو تابلو دیده میشود که بر روی یکی نوشته است: "محله سنگکن شرقی" و بر روی دیگری هم نوشته شده: "مسجد امام حسن مجتبی(ع) و هیات جوادالائمه".
ابتدای محله در دوطرف خیابان ورودی نیزاری دیده میشود که در فاضلاب روئیده است و لولههایی هم در داخل خور و کانال فاضلاب وجود دارد؛ "خلیل دورکی" جوان معتمد محله میگوید: در تعطیلات نوروز به دلیل شکستگی لوله، این لوله پلاستیکی را بطور موقت از زیر بلوار خلیجفارس به لوله اصلی متصل کردند تا آب شرب اهالی قطع نشود و چند صدمتر از این لوله در کانال فاضلاب قرار دارد و قرار بود که بعد از تعطیلات نوروز به لوله اصلی از زیرزمین وصل شود که تاکنون موضوع مسکوت مانده است، پیگیریها برای رفع این مشکل که موجب افت فشار آب هم شده بینتیجه مانده است.
یکی دیگر از اهالی هم میگوید: این لوله چندبست اتصال دارد و این که دهها متر از لوله در فاضلاب قرار دارد، اهالی ترس این را دارند که فاضلاب از محل بست وارد لوله شده و آب را آلوده کند.
ابتدای ورودی محله هم در ضلع جنوبی، محوطه خاکی بازی وجود دارد که اهالی میگویند چند روز پیش مراسم اعدام قاتل محیطبانان در اینجا برگزار شد که مشاهده این صحنه باعث ناراحتی ساکنان شده و اثرات روحی و روانی بدی بر آنها و بخصوص کودکان داشته است، از مسؤولان میخواهیم چنین مراسمی را در این منطقه که ارتباطی به موضوع هم ندارد برگزار نکنند.
*فاضلاب و خاک، همبازی کودکان
وارد محله که میشویم کودکان زیادی را مشاهده میکنیم که در حال بازی در کوچههای خاکی و در کنار فاضلاب هستند، با آنها که همکلام میشوم، با لحن معصومانه میگویند که خاک و فاضلاب در محله همبازیشان است و پارکی ندارند که در آنجا بازی کنند.
مادر کوثر و فاطمه کوچولو میگوید: در محله هیچ پارکی وجود ندارد و وسیله نقلیه و توان مالی هم نداریم که بچهها را به پارک دولت و یا پارکهای سطح شهر ببریم، اگر یک پارک بزرگی را در این منطقه درست میکردند، بچهها در فاضلاب و خاک بازی نمیکردند.
یکی دیگر از زنان هم میگوید: زمان بارندگی و آبگرفتگی محله موجب میشود بچهها مدرسه نروند و محله پر از گل ولای میشود، تا هفتهها هم همین وضعیت ادامه دارد. طرح فاضلاب هم در محله اجرا نشده و کوچهها آسفالت و کانالکشی نشده است، دیوارخانهها شوره زده حتی اگر سرامیک هم باشد، شوره بیرون میزند چرا هنوز کوچههای محله بایستی خاکی و فاضلاب روان باشد؟
یکی از زنان این محله میگوید: 55 سال در این محله زندگی میکنم و فرزندانم در همین محله بزرگ شدهاند، اما هیچ اتفاق چشمگیری متناسب با گذر زمان در محله نیفتاده است.
خانمی دیگر هم میگوید: من 26 سال سن دارم و در همین محله از بدو تولد زندگی میکنم، اما متاسفانه وضعیت محله چندان تغییری نداشته است چرا به ساکنان محله سنگکن شرقی کسی توجه نمیکند و امکاناتی به این محله تخصیص داده نمیشود؟ مگر فرزندان ما حق ندارند که از پارک مناسبی بهرهمند شوند و بازی کنند؟ چرا اینقدر تبعیض در محله ما و سایر مناطق شهر و گلشهر وجود دارد، در صورتی که قدمت این محله بیشتر از سایر محلات است و برخی چندین نسل در این محله زندگی میکنند و از کمترین امکانات محرومند، چرا بایستی کوچهها همچنان خاکی باشد و با اندک بارندگی تا هفتهها رفت و آمد اهالی و دانشآموزان با مشکل مواجه شود.
* خانهها سند ندارند
اهالی گلایهمندند که نمیتوانند برای خانههایشان سند بگیرند و با تسهیلات بافتهای فرسوده، خانهها را نوسازی کنند، کلاف پیچیده سند املاک این منطقه هنوز باز نشده است.
برخی از ساکنان هم این محله بسیار قدیمی را با برخی از محلات مانند همسایه شمالی محله، "بهشت بندر" و یا حتی برخی روستاها مقایسه میکنند که خیابانکشی و لاینبندی شده و دارای امکانات میباشند.
آنها از کوچههای تاریک و ناامنی و ورود معتادان به محله گلایه دارند و میگویند حتی لباسهایی که روی طناب میاندازند تا خشک شوند هم به سرقت میرود، محله نظافت نمیشود و شهرداری برای این منطقه رفتگری در نظر نگرفته است.
اهالی میگویند روبروی مسجد محله قرار بود پارک ساخته شود، اما همچنان خاکی و فاضلاب و پر از نیزار است، در صورتی که اگر در کنار مسجد پارکی ساخته شود؛ باعث جذب بیشتر کودکان، نوجوانان و جوانان به مسجد هم میشود.
*خانههای بدون برق
تعدادی از خانهها نیاز به برق دارند و هنوز فاقد برق ماندهاند، چندین سال پیگیری کرده و به آنها گفتهاند بایستی به ازای هر تیربرق یک و نیم میلیون تومان واریز کنند و هزینه کابل و انشعاب را هم جداگانه پرداخت نمایند که برای مردم ضعیف این منطقه که کارگر هستند، پرداخت این مبلغ غیرممکن است و چندین خانواده بصورت ساعتی از یک کنتور استفاده میکنند و بدلیل نوسانات، بارها کولر و لوازم برقی سوخته و یا آسیب دیدهاند.
ضلع غربی و شمالی مسجد هم تاریک است و حتی زمین ورزشی چمن که در دهه فجر به بهرهبرداری رسیده است، اما هنوز روشنایی ندارد و جوانان این محله و محلات اطراف شب که هوا خنکتر است، نمیتوانند بازی کنند.
یکی از ساکنان هم میگوید: اطراف مسجد خاموش است و مردم نمیتوانند شبها و یا سحرگاهان برای نماز و عبادت براحتی به مسجد بروند و این تاریکی و ناامنی باعث حضور معتادان و سارقان در محله شده است.
اهالی میگویند از همین جا از استاندار دعوت میکنیم که به محله ما بیاید و از محله بازدید و برای رفع مشکلات محله تدبیری بیندیشند.
آخرین تیربرق 50 متر پشت مسجد در ضلع شمالی است و بعد از آن تعدادی خانه بدون برق است و شغل ساکنانش کارگری است و توانایی پرداخت هزینه چندین میلیونی نصب تیر برق،کابل،کنتور و انشعاب را ندارند.
" کلثوم آراسته" خادم زیارتگاه امام حسن مجتبی(ع) که هفتادساله است و از بدو تولد در همین منطقه بوده هم از گذشته میگوید که سنگکن پر از نخل و درختان سرسبز با دو چاه آب شیرین بود.
وی هم اکنون از نوسانات برق و نداشتن برق در برخی از خانهها میگوید که یک کنتور سه فاز برای هفت خانواده بصورت ساعتی استفاده میشود. وی میگوید گفتهاند تیربرق و کابل را خودتان بخرید و هزینه انشعاب و کنتور و... چند میلیون تومان است و کارگر و بازنشسته نمیتواند این هزینه را پرداخت کند.
ساکنان میگویند: چهار سال است که درخواست برق داده شده و پرونده تشکیل شده است، قبض یک میلیون تومانی برق برایشان آمده است و قسطی کردهاند.
دیگری میگوید: مشخص نیست در شهریم یا روستا؟ چهل سال از انقلاب میگذرد و هنوز مشکل برق داریم، درخواست آبسردکن برای مسجد دادیم. خودمان لامپ به تیربرقها زدهایم تا جلوی خانهها روشن شود لامپ را چهل هزار تومان خریدهایم. برخی تیرهای برق چوبی و شکنندهاند، اگر جزو شهر نیستیم چرا در زمان انتخابات شورای شهر میآیند؟ اگر روستا هستیم که رسما اعلام کنند تا دهیار داشته باشیم.
*نبود خانه عالم در محله
خانه عالم از سال گذشته قرار بود در مسجد امام حسن مجتبی(ع) ساخته شود که نشده است.
اهالی میگویند فقط ماه رمضان امام جماعت مقیم داریم و به دلیل نداشتن خانه عالم در طول سال از داشتن امام جماعت محرومیم و اهالی نمیتوانند از فیض داشتن روحانی جهت اقامه نماز جماعت بهرهمند شوند که اگر خانه عالم وجود داشته باشد، یک روحانی مقیم همیشه خواهیم داشت و هم نماز جماعت را سه وعده میتوانیم بخوانیم و هم به سئوالات و موضوعات شرعی و عقیدتی و... پاسخ داده واحکام گفته میشود و آموزش قرآن خواهیم داشت، کودکان و نوجوانان همیشه یک نفر روحانی را در کنار خود خواهند داشت.
زمان نماز مغرب و عشاء تعداد زیادی زن، مرد، نوجوان و جوان به مسجد امام حسن مجتبی (ع) آمدند و بعد از نماز هم سفره افطاری سادهای را در مسجد پهن کردند، در طول ماه مبارک رمضان این روند ادامه دارد که اگر در مسجد امام جماعت مقیم مستقر باشد، بالطبع این جمعیت همچنان میمانند، ولی متاسفانه به دلیل نبود امام جماعت، نماز در سایر ایام به صورت فردی برگزار میشود و از جمعیت کاسته میشود.
انتهای پیام/چ